آی هان......سلطان قلب من

گذری بر مرداد95

1395/6/1 13:45
نویسنده : فرشته
18 بازدید
اشتراک گذاری

مردادی که گذشت سرشار از عشق سرشار از خوشحالی سرشار از خوشبختی سرشار از حس عمیق زندگی بود.عزیزکم امروز یکم شهریور سال 95 هست و بر اساس تصمیمی که گرفتم میخواد خاطرات شیرین اون ماهی که گذشت رو بنویسم.

توی این ماه تو اندازه ی یک سال بزرگ شدی.تو باهوشتر و خلاقتر از همیشه هر روز با یک کلمه یا جمله یا شعر یا حرکت جدید من و بابایی رو سورپرایز میکنی.آیهان تو خیلی سیاستمدار بزرگی میشی این تو سرشت تو هست پسرم و من خوشحالم که تو این ویژگی بارز رو داری.مثلا همیشه برای انجام ندادن کاری بهانه ای میاری که در ذهن خلاق و کوچیکت فکر میکنی ما رو مجاب کردی و گولمون زدی.

مثلا وقتی بابایی ازت بستنی میخواد بهش میگی نه سرده،یا وقتی نمیخوای چیزی رو برداری میگی دستم سنگینه،یا ازت شکلات خواستم گفتی نه میره لای دندونات.این حرفا هر چند غیر قابل باور از توی 2 سال و 10 ماهه هست ولی تو پسر زرنگ من با ظرافت خاص این رو انجام میدی.

بچه ها رو خیلی میزنی و هر موقع من یا مادرشون یا مربی مهدت میبینه میگی ببین نمیزنم نازشون میکنمخندونکالهی فدای شیرین زبونیت بشم من

یه فحشم یادگرفتی که فقط و فقط به بابایی  میگی.بعضی موقع ها تو خونه با اون فحش براش شعر میخونی

و هر موقع من با ناراحتی بهت نگاه میکنم میگی با تو نبودم با بابا بودم.انگار برای بابا توجیه پزیرهغمگین

و اما دیشب

با یه نقاشی سورپرایزمون کردی.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)